شعرعاشقانه.عکس عاشقانه.داستان shahzady.iljima20 | ||
پروردگارا ان دم که ادمی را از خاک بی ارزش سرشتی و به او جان دادی خود ایا می پنداشتی که چنین بی رحمانه و گستاخانه تمامی ارزشهای مادی و معنوی را به یکجا زیر پا نهاده و بی توجه به واقعیت وجودی خویش خود را حقیقت مطلق بپندارد. چگونه است انسانی که ذره ای از معرفت حقیقی را در وجود خویشتن حتی احساس هم نمی کند دم از مهر و وفا زند و تصور نماید تنها مفهوم با مسمای عالم هستی اوست. به امید روزی که تمامی مدعیان عشق و وفا داری سالکان واقعی این راه گردند. خشك ِ خشك ِ خشك آمد ، قد سرو رعنا خشك و زیباترین حرف تو خداحافظی بود
و باز هم میگویم ای زیبای جفاکار قلب سنگیت را روزی خواهند شکست همان سان که قلب مرا تکه تکه نمودی با اینکه تردید دارم در ان دل بیرحمت اثری افتد رفتی نموندی بی وفا انگار اثر نداشت دعا قلب منو شکستی و غصه نخور فدای سرت گفتی که چاره سفره گفتی دعا بی اثره نگاهم هر روز به دره غصه نخور فدای سرت فدای سرت اگه من خیلی تنهام فدای سرت اگه گریونه چشمام فدای سرت اگه دلمو شکستی میگن عاشق یکی دیگه هستی دلت دیگه از شیشه نیست چشات مثله همیشه نیست گلان نمی ریزی به پام دیگه نمی میری برام آغوش تو برای من انگار دیگه جا نداره دوستم نداری میدونم این دیگه اما نداره فدای سرت اگه من خیلی تنهام فدای سرت اگه گریونه چشمام فدای سرت اگه دلمو شکستی میگن عاشق یکی دیگه هستی حیف فرهاد که با اینهمه شیرینکاری شد بخواب عدم از تلخی افسانه عشق
انگاری سرنوشت بازم مهر نرسیدن رو روی پیشونی یه عاشق دیگه میخواد بزنه . آخرش رفتی و گفتی كه میخوام بیتو بمونم آخرش رفتی و تنها میون غمهام گذاشتی رفتی و داغ دلت رو توی این دل جا گذاشتی رفتی و حسرت دیدن رو توی چشام گذاشتی باورم نمیشه هرگز بدون تو من بمونم باورم نمیشه هرگز داغ عشقت رو ببینم تو كه رفتی واسه من دیگه هیچ عشقی نمونده تو كه رفتی واسه من دنیا هیچ رنگی نداره من میخوام بی تو بمیرم قصه رفتن بخونم من میخوام بی تو بمیرم تنهای تنها بمونم كاشكی كه لحظه آخر نور چشماتو ببینم بزنم زل توی چشمات بگم كه عاشقت هستم كاشكی كه لحظه مردن نور تینا رو ببینم بگیرم تو رو تو آغوش بگم كه دیوونت هستم اگه تو رو دوستت دارم خیلی زیاد اگه برات سبد سبد گل می چینم دلم چون لاله ها خونینه امشب نمی دونم چرا دست زمونه گل عمر منو می چینه امشب دلم گنجینه غم های بسیار وجودم خسته از تکرار . تکرار دل من دیگه جبر زمونه شده از زندگی بیزار . بیزار ******************************************************************** برسنگ قبر من بنویسید خسته بود اهل زمین نبود نمازش شکسته بود بر سنگ قبر من بنویسید شیشه بود تنها از این نظر که سراپا شکسته بود بر سنگ قبر من بنویسید پاک بود چشمان او که دائما از اشک شسته بود بر سنگ قبر من بنویسیداین درخت عمری برای هر تبر و تیشه دسته بود تقدیم به او که بازیچه ام کرد
![]() نظرات شما عزیزان: برچسبها: | ||
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By: Persian Skin ] |